تاریخچه مختصری از خط زبان فارسی

نوع دیگر از وسایل ارتباط ذهنی میان افراد بشر یا خط یا نوشتن است كه نخست صورتنگاری بوده مانند هیروگلیف مصری كه برای نشان دادن چیزی تصویر آن را میكشیده‌اند و سپس آن را ساده كرده و به نشانه‌ای وضعی تبدیل كرده‌اند مانند خط چینی و خط ابتدایی سومری. سومری‌ها نگارش تصویری را هفت هزار سال پیش پدیدآوردند. مصریان آن را در پنج هزار سال پیش به كار بردند. پس از خط تصویری, خط هجایی(syllabic) ساخته شد, مانند خط میخی كه سومری‌ها در پنج هزار سال پیش اختراع كردند, و آكدیها آن را بهبود دادند و دیگران آن را برای زبان خودشان اقتباس كردند, مانند اقوام هیتی و ایلام و ماد و پارس.مشتق از خط هجایی مصری, كه به دنبال خط تصویریشان پدید آمد, میتوان از خطهای آرامی و به دنبال آن خط عبری و عربی و فینیقی نام برد. البته خط چینی كه امروزه در خاور دور به كار میرود نیز از زمره خطهای تصویری است كه سپس به خط هجایی تبدیل شده است, اما هیچ رابطه‌ای با خطهای خاور میانه نداشته و از هم مشتق نشده‌اند. فینقی ها خط هجایی را كه از آرامیها برداشت كرده بودند تكمیل و به خط الفبایی نزدیك كردند. یونانی ها آن را گرفته و خط الفبایی را, كه هر حرف معرف صدایی است, به وجود آوردند. بنا برا این میتوان گفت كه خط الفبایی, كه امروزه در بخش بزرگی از دنیا به كار برده میشود, اختراع یونانیهاست. روی هم رفته, خطهای آلفابتیك بر دو گونه‌اند: یكی خطی كه حروف مصوت آن نشانه‌های جدا دارد مانند خط یونانی و لاتین و دیگری خطی كه مصوت‌های آن با نشانه‌هایی مشخص میشود مانند خط عبری و عربی. تفاوت این دو خط در این است كه آوردن حرف مصوت در خطهای یونانی و لاتین الزامی است اما در خطهای عربی و عبری اختیاری است. آوردن مصوت‌ها در دو خط عبری و عربی تنها در كتاب مقّدس و قرآن اجباری است اما در دیگر نشریات اختیاری است. خط فارسی باستان. ایرانیها هرگز خطی از خود نداشته‌اند و در تمام تاریخ خود خطهای دیگران را گرفته و ساده كرده و برای زبان خودشان سازگار كرده‌اند. از پیش از دوران مادها و از زمان فرمانروایی آنها هیچ نوشته‌ای برجا نمانده است, و در دوران نخستین هخامنشیان گزارشها و اسناد درباری و حكومتی را به زبان آرامی و عیلامی و به خط میخی مینوشتند و به زبان پارسی باستان میخواندند. ایرانیها در زمان هخامنشیان كم كم خط میخی را كه سومری‌ها ساخته بودند از آكدیها و بابلیها اختیار كردند و برای زبان پارسی باستان ساده و سازگار كردند و تا دوران ساسانیان همین خط میخی به كار برده میشد.

مفصلترین و مهمترین نوشته‌های پارسی ایران باستان از داریوش یكم است كه بیشتر همراه دو متن بابلی و عیلامی است. از دوران پیش از او تنها پنج سنگ نوشته كوتاه به دست آمده است كه دو تای آن از كورش دوم, نخستین پادشاه هخامنشی, است. همه این سنگ نوشته‌ها به خط میخی است. پس از آن سنگ نوشته‌های بسیاری از دیگر پادشاهان هخامنشی برجای مانده كه به خط میخی است و تا كنون همه آنها خوانده و ترجمه شده است. خط میخی ایران باستان, چنانكه گفتیم, از خط آكدی گرفته شده و برای زبان فارسی ساده و مناسب كرده‌اند. این خط دارای ۲۶ حرف است و نشانه‌هایی ویژه نیز برای اعداد دارد.از زبانی كه در دوران اشكانیان به كار میرفته, دكتر خانلری آن را زبان پهلوانیك خوانده است, نوشته‌ای به دست نیامده مگر چند سكه كه روی آنها به خط یونانی نوشته شده است. چنانكه میدانیم, اشكانیان پس از انقراض یونانیان بر سركار آمدند و تا چندی خط یونانی به كار میرفت و روی سكه‌ها نام و لقبهای شاهان اشكانی به خط یونانی نوشته میشد اما همسن كه سلطه این فرمانروایان پا بر جا شد, برای نوشتن اسناد رسمی خط ویژه‌ای به كار گرفته شد كه از خط آرامی ریشه گرفته بود این خط پهلوی خوانده شد و در دوره ساسانیان با اندك تفاوتی به كار رفت. هیچ سندی در دست نیست تا از روی آن بتوان گفت كه خط آرامی در چه زمانی و به دست چه كسانی تحول یافته و به خط پهلوی منتهی شده است . این قدر میتوان دانست كه این تحول كار یك یا چند تن نبوده و بتدریج انجام گرفته است. گذشته از انواع خطهایی كه پهلوی خوانده میشود, برای نوشتن زبانهای ایرانی چند خط دیگر به كار میرفته كه ظاهراً همه از اصل آرامی مشتق بوده‌اند. از آن جمله بوده است خط مانوی.

مانی از پدر ومادری ایرانی به سال ۲۱۵ میلادی زاده شد و دین تازه‌ای آورد كه نزدیك هزار سال از رایجترین دینهای جهان بود. دین مانوی در سده‌های سوم و چهارم میلادی در آسیای غربی و اروپای جنوبی و افریقای شمالی منتشر شد و كشورهای گل(فرانسه امروزی) و اسپانیا را نیز فرا گرفت و از سده هفتم میلادی بود كه در برابر آیین مسیح رو به زوال رفت.از سوی دیگر, دین مانی در سده چهارم میلادی در شمال شرقی ایران رواج فراوان گرفت و تا پایان سده ششم میلادی تا چین نفوذ كرد و در سراسر آسیای شرقی گسترش یافت اما, در حدود سده هفتم. در نبرد با آیینهای مسیحی و اسلام و بودایی یكباره شكست قطعی یافت. خط مانوی درست معلوم نیست از كجا سرچشمه گرفته اما گمان میرود كه از یك شیوه نگارش خط آرامی مایه گرفته باشد. البته باید در نظر داشت كه مانی معروف صورتگری هنرمند بوده و در ایجاد تكمیل خط مزبور دخالت داشته است

خط سغدی. این خط نیز از شیوه نگارش خط آرامی مشتق شده و نیز احتمال میتوان داد كه اصل خط مزبور همان خط پهلوی كهن باشد. در خط سغدی مانند خط پهلوی, برای مصوت های كوتاه نشانه‌‌های خاصی وجود ندارد. تنها سه حرف برای واك‌های مصوت بلند كه(آ…و…ی…) باشد هست.خط پهلوی. خط پهلوی در دوران ساسانیان برای نوشتن زبان فارسی آن دوران, كه آن را پارسی میانه مینامند, از خط آرامی, كه میتوان آن را مادر همه خطهای الفبایی دانست, گرفته شده است. این خط تا سه قرن پس از اسلام در سنگ نوشته‌ها و سكه‌ها و اسناد و معاملات و كتابها و رسالاتی كه به زبان پهلوانیك و پارسیك نوشته میشد به كار می رفته است. از این خط آثار زیادی در سنگ نوشته‌ها و متن‌های اداری و ادبی و مذهبی, از جمله نوشته‌های مانی و سكه‌های ساسانی, در دست است. خط پهلوی خطی ناقص بوده كه خواندن آن بسیار مشكل بوده و هست. در اواخر دوران ساسانیان, موبدان زرتشتی بر پایه خط پهلوی, خطی ساختند كه در دقت و همآهنگی صوت با حرف یكی از بهترین الفباهای جهان است. این خط دارای ۴۷ حرف كه هر حرف نشانه یكی از اصوات زبان پارسی زمان خودش بوده است. اختراع این خط برای نوشتن اوستا بود كه كتاب دینی رزدشتیان است و به همین مناسبت آن را خط اوستایی مینامند. زبانی هم به نام زبان اوستایی بوده اما روشن نیست كه مردم كدام یك از سرزمین بسیار گسترده ایران آن روز به این زبان گفت‌وگو میكرده‌اند. برخی از زبانشناسان آن را زبان مردم دوران اشكانیان كه مقرشان در شمال شرق ایران بوده میدانند و آن یكی از گویش‌‌های پارس باستان میشناسند, كه به زبان دوران هخامنشیان نزدیك بوده است.

خط فارسی دری. در طی تاریخ درازمدت كشور ایران, یك زبان رسمی اداری بوده كه بر گویشهای گوناگون محلی غلبه داشته است؛ به سخن دیگر: همیشه در ایران یك زبان دری(درباری,دیوان) در كار بوده كه زبان دری پس از اسلام آخرین مرحله تكامل و تحول آن است. این زبان, به اتفاق همه گویشهای دیگر ایرانی رسمیت یافت و در امور اداری و ادبی به كار رفت.

درست نمیدانیم كه از چه تاریخی ایرانیان خط عربی را برای نوشتن زبان خود به كار برده‌اند. زیرا كهنترین متن تاریخ دار فارسی به خط عربی از قرن پنجم هجری است اما مسلم است كه مدتها پیش از آن خط مشترك عربی و فارسی برای نوشتن نامه‌ها و اسناد دولتی در ایران رایج بوده است. مدركها و سندهایی نیز در دست است كه نشان میدهد مردم فارسی زبان در سده‌های نخستین اسلامی به خطهای دیگر نیز مینوشته‌اند این خطها كه بیشتر نزد اقلیتها ایران به كار میرفته عبارت بود, از : عبری, مانوی, و پهلوی.

چنانكه می دانیم خط عربی دارای ۲۸ حرف صامت است كه هریك نشان یك صداست و چند علامت برای زیر و زِبَر و پیش و تنوین و تشدید و آی مدی دارد, كه اگر مصوتها را هم به آنها بیفزاییم ۳۵ حرف میشود. ایرانی‌‌ها برای نوشتن فارسی امروزی چهار حرف برای صداهایی كه در عربی نیست به خط عربی افزوده‌اند كه عبارت است از (پ), (چ), (ژ),و (گ). و نیز میدانیم كه در زبان عربی صداهایی دارند مانند (ص) و (ض) و (ط) و (ظ) و (ح) كه در فارسی نیست اما آنها را در الفبای فارسی به كار میبرند زیرا برای نوشتن واژه‌های بسیاری از عربی به زبان فارسی وارد شده نگه داشته شده‌اند همزه نیز كه از عربی آمده در زبان فارسی به كار میرود. در زبان فارسی(و) و (ی), اگر در میان یا پایان كلمه باشد, از حروف مصوت به شمار می آید مصوت‌های فارسی كه نوشتن آنها اختیاری است عباتند از: (زِبَر) و (زیر) و (پیش) و یك(او) ممتد نیز داریم كه با (واو) نوشته میشود مانند: درو, مو, جو. بنا بر آنچه گفته شد, برای نوشتن زبان فارسی دری كه امروز به آن گفت و گو می شود ۳۲ حرف و چهار نشانه مصوت به كار میرود در حالی كه خود این زبان بیش ۲۴ صدا وجود ندارد.

———————————–

منابع :

_دانشنامه بریتا نیكا: جلد ششم, ص ۴۶۰؛ جلد هفتم, صص ۲۴۲ و ۴۵۳؛ جلد هشتم, ص ۸۵۳؛ جلد نهم, صص ۸۳۰ و ۸۳۹ و ۸۴۶ و ۸۵۶؛ جلد یازدهم, ص۱۰۰۷.

_ دكتر خانلری, تاریخ زبان فارسی, جلد یكم, صص ۱۲۹, ۱۴۲, ۱۴۸, ۲۵۱, ۲۵۵, ۳۰۸, ۳۱۵, ۳۲۰, ۳۲۸, ۳۳۲, ۳۵۶.

_برگرفته از: ۳كتاب نقد فرزان

_سامانه https://vista.ir/article/

تهیه و تنظیم  جهت این سامانه : علیرضا سینی چی ( کارشناس ارشد زبانشناسی – معاون فن آوری دبیرستان )

تأیید کننده : رسول سمیعی ( کارشناس ادبیات فارسی – معاون آموزسی دبیرستان )


برچسب
امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 20/20